یادی از مرحوم پدرم به مناسبت روز پدر

ملا جانعلی لومان

مرحوم ملاجانعلی (متولد 1307 و متوفای 1362 شمسی) یک انسان مومن، متعهد، مردم دوست بود.  وی در سال 1307 شمسی در یک خانواده مذهبی و دهقان متولد شد. سواد خواندن و نوشتن را از مُلای محل آموخته بود. پدرش استا احمدخان گیلکار و دیوال زن خوبی بوده و یکی از استادکاران دیوار قلعه شش برجه مرحوم درویش علی‌خان سنگماشه بوده است. روزگار خانواده آن مرحوم متوسط و از طریق کار روزانه و دهقانی به دست می‌آمده است. ملاجانعلی، فرد خدوم و مجاهدی بود. در زمان سقوط حکومت داودخان در سال 1352 شمسی، و روی کار آمدن خلقی‌ها مردم منطقه را به کمک روحانیت دعوت به جهاد می‌کند او در هنگام شورش مردم جاغوری و تصرف والسوالی سنگماشه تفنگ بر دوش گرفته و در جهاد مخلصانه مردم شرکت فعالی داشت. در آن زمان در لومان جاغوری، دو گروه جهادی شکل گرفته بود که یکی به نام لشکر امام زمان که بیشتر مردم و روحانیون منطقه آن را شکل داده بودند و گروه دوم به نام لشکر محمد رسول الله بود که مرحوم صادقی سرلومان و جمعی از قریه داران و مردم منطقه آن را سازمان داده بودند. مرحوم ملاجانعلی به دلیل علاقه به روحانیت با لشکر امام زمان همراه شده بود. آن مرد مجاهد و خداجوی، بعد از تصرف والسوالی سشنگماشه توسط مجاهدین، به عنوان یک سرباز در مناطق هنگی،  تمکی و قرباغ نیز به کمک مجاهدان آن منطقه شتافته و تا جاییکه امکان داشت به جهاد پرداخت. اما روزگار و بیماری سرطان آن مرحوم را مجال نداد و در تابستان سال 1362 دار فانی را وداع گفته و به دیار باقی آرمید.

خاطره از آن مرحوم

مرحوم ملاجانعلی مجاهدی پاکدلی بود که در اول انقلاب (1357) تمام بچه های خود را از کار در حکومت برحذر داشت و خود اسلحه و حماییل به گردن انداخت و در رکاب روحانیت و شیخهای منطقه در قالب لشکر امام زمان (عج) به جهاد پرداخت و تا سال 1362 مجاهد بود و به دلیل بیماری سرطان معده به رحمت خدا پیوست. او از موی سفیدان وقت لومان بود و بسیار مورد احترام مردم قریه بود. او با اینکه روحانی نبود ولی در حل دعاوی مردم همیشه نقش یک خیر قابل اعتماد را داشت. گرفتاریهای خانوادگی و جنگ و دعواهای زن و شوهری را مردم به کسی دیگر اعتماد نداشت ولی همه به مرحوم ملاجانعلی اعتماد میکردند و برای حل منازعه و اختلافات از داوری های عادلانه آن مرد درستکار و صادق بهره می‌گرفتند. او همیشه طرفدار غریب و مظلوم نواز بود.  زمانی چند نفر از جوانان قریه‌ای خود آن مرحوم (شاخوجه لومان) به یک نفر از سنگجوی لومان به نام چمن سیا پیچه حمله کرده و چهار یا پنج نفره آن بنده خدا را حسابی لت و کوب کرده بودند و بعد تهدید کرده بودند که اگر عریضه در والسوالی نماید زن و بچه و خودش را می‌کشند.

بنده خدا ترسیده بود و با راهنمایی برخی خیرین منطقه در پیش مرحوم ملاجانعلی آمده بود و ماجرای دعوا و مورد ضرب و شتم قرار گرفتن‌اش را تعریف کرده بود که ناروا او را مورد ضرب و شتم قرار داده اند.

آن مرحوم با اینکه ضاربین از قریه‌اش بود و به قول امروزی‌ها هم محله بودند، به آن مرد ضرب و شتم شده گفته بود برو در سنگماشه عریضه کن و من از تو به دلیل مظلومیت‌ات حمایت می‌کنم. آن مرد به راهنمایی ملاجانعلی در سنگماشه (مرکز والسوالی جاغوری) شتافته و شکایت نموده است و بعد از جلب و بازخواست آنان و شهادت شهود ضاربین به زندان و قصاص محکوم می‌گردند. خانواده‌های ضاربین هم پیش مرحوم ملاجانعلی آمده بودند و از او کمک خواستند تا وابستگان شان را از زندان آزاد نمایند. مرحوم ملاجانعلی به رغم روابط نزدیک با هم قریه‌های خودش، هیچگاه برخلاف عدالت رفتار نکرده و به آنها گفته بود تا رضایت آن مرد را حاصل نکنند و عذرخواهی ننمایند، من پادرمیانی نکرده و از زندان آزاد نمی‌کنم. بالاخره آنها با وساطت مرحوم پدرم از مرحوم چمن سیا پیچه سنگجوی، عذرخواهی نمودند و بعد با رضایت دادن مضروب از زندان سنگماشه آزاد شدند. آن مرد سنگجوی تا آخر عمرش خود را مدیون ملاجانعلی و او را لالی (برادر بزرگتر و صمیمی) می‌گفت و آنچنان ارادتمندش بود که در رحلت آن مرد پارسا و نیکو خصال مثل ابر در بهاران گریه می‌کرد و اشک از چشمانش جاری بود. خودش می‌گفت من در زندگی‌ام چنان مرد راستکار و صادق ندیده‌ام. خداوند هردوی آنها را رحمت نماید.

معرفی کتاب دین رسانه ای

کتاب «دین رسانه‌ای؛ آثار و پیامدها» از چاپ خارج گردید

جلد دین رسانه ای
«مهم‌ترین ویژگی و امتیاز این کتاب در آن است که نویسنده از اشکال و نمودارهای علمی برای تبیین دیدگاه‌های خود بهره جسته است. این اشکال و نمودارها به گونه‌ای ساخته شده که ساختار و استخوان بندی مباحث اصلی را نشان می‌دهد و مقصود نویسنده را گویا و رسا به خواننده نشان می‌دهد. البته هیچ اثری بدون عیب و کاستی نیست خوانندگان محترم کاستی‌های کتاب را به دیده اغماض بگیرند و از نقد علمی و سازنده‌ی آن که به طور قطع، به کمال اثر خواهد انجامید، دریغ نورزند.»

کتاب «دین رسانه‌ای؛ آثار و پیامدها» از چاپ خارج گردید.

معرفی اجمالی:

عنوان کتاب: دین رسانه‌ای آثار و پیامدها؛ تبیین و بررسی حضور مفاهیم دینی در رسانه‌های جمعی و الکترونیکی

نویسنده: عصمت الله احمدی رشاد

موسسه انتشاراتی: بوستان کتاب

نوع جلد : شومیز

قطع کتاب : وزیری

دوره چاپ : اول

زبان کتاب : فارسی

کد کتاپ : ۲۴۴۰

اولین سال انتشار : ۱۳۹۵

نوع مخاطب : تخصصی

در جهان کنونی، کسی منکر قدرت جادویی رسانه‌های جمعی الکترونیکی، در ساخت و هدایت افکار عمومی نیست. با توسعه‌ی صنعت رسانه‌ای و تنوع کارکردهای آن، قدرت این سامانه‌های جمعی، نیز در جنبه‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به طرز بارزی افزایش یافته و جهان دیگری به نام «دنیای رسانه‌ای» را در پیش روی ما قرار داده است. دین نیز تحت تأثیر «رسانه‌ای شدن» تغییرات فاحشی را در محتوا و روش خود پذیرفته و به عنوان یک فهم فرافرهنگی، فراتر از ساختار فکری جامعه، از راه رسانه‌ها و گفتمان‌های عمومی، تحقق می‌یابد. رسانه‌ها شکل جدیدی از دینداری را تولید می‌کنند و رابطه‌‌ی جدیدی بین دین، سیاست، زندگی و اقتصاد برقرار می‌کنند کتاب دین‌رسانه‌ای، حاصل کاوش‌های فکری نویسنده آن است که به بررسی موضوعات فوق در قالب یک مقدمه و پنج فصل پرداخته است.

در فصل نخست که به ادبیات و مفاهیم اختصاص یافته نویسنده به تبیین مفاهیم رسانه‌ای موجود در ادبیات رسانه‌ای پرداخته و در سه نوشتار رسانه‌های جمعی را به حیث ابزار ارتباطی و تکنولوژیک، تلقی و تفسیر دین در رسانه‌های جمعی و در نهایت «رسانه‌ای شدن» را به بحث نشسته است.

در فصل دوم که به چارچوب‌های نظری رسانه و دین، اختصاص یافته، نویسنده عمده‌ترین نظریات و رویکردهای موجود در رسانه و دین را در قالب دو نوشتار به بررسی گرفته است. در نوشتار نخست فصل دوم، گزاره‌های دینی در رسانه‌های جمعی را به لحاظ گوناگونی مشاء تصورات، چارچوب‌های مرجع برای میانجی و رویکردهای نظری به دین و تکنولوژی را به بحث گرفته و سه رویکرد بنیادی «ساده‌انگاری ارسطویی» «ذاتگرایی یا جبر تکنولوژیکی» و «رویکرد تعاملی سه وجهی» را به تفصیل به بررسی نشسته است. در نوشتار دوم فصل دوم، به تبیین علمی «رسانه‌ای شدن» پرداخته و اصل «پیام» را به عنوان موضوع اصلی در ارتباطات انسانی، از حیث شکل و محتوا، اصالت تاریخی و فلسفی، تن یافتگی و تن زدوده‌گی و درهم تنیدگی فرهنگی در فن‌آوری‌های موجود ارتباطات رسانه‌ای و سایبری به جستجو گرفته است.

در فصل سوم که به ابعاد اجتماعی و دینی رسانه‌ای شدن، اختصاص یافته و در حقیقت مغز استخوان بحث «رسانه‌ای شدن» دین نیز محسوب می‌گردد، حضور مفاهیم دینی در رسانه‌های جمعی و الکترونیکی در قالب سه نوشتار به کنکاش گرفته شده است. در نوشتار نخست این فصل، گذار دین از حوزه‌ی خصوصی به عمومی در سطوح مختلف آن مورد بحث واقع شده و نویسنده تلاش نموده تعامل اقتضائات تکنولوژیک با واقعیت‌های فراعقلانی را در قالب چهار الگوی معروف علمی؛ «الگوی تاریخی مارکس» «الگوی تفسیری گیرتز» «الگوی بازتاب پذیری گیدنز» و «الگوی فرهنگ گرای هوور» مورد تحلیل و ارزیابی قرار بدهد. در نوشتار دوم فصل سوم، نویسنده به بحث رسانه‌های جمعی و میانجی‌گری اعمال دینی پرداخته و آشکار شدن یا رسانه‌ای شدن دین، ایجاد پیوندهای دینی و فرهنگی در رسانه‌ها و در نهایت معناسازی و معنادهی در آنها را مورد بحث و مداقه‌ی علمی قرار داده است. اما در نوشتار سوم فصل سوم، نویسنده ضمن اشاره به پیچیدگی نظام‌های اجتماعی، هنجارهای فرهنگی و رسانه‌ای شدن آیین‌های اجتماعی و دینی، به بحث تعارض هنجارهای دینی با روند «دیجیتالی شدن» پرداخته و به نقش بازار در تجاری شدن دین و پیام‌های دینی نیز توجه نموده و موضوعات مهم و اساسی «دین وقواعد زدایی» «دین و جهانی شدن» و «دین و کالایی شدن» را به تفصیل بحث نموده‌است.

در فصل چهارم، که آثار و پیامدهای رسانه‌ای شدن دین در رسانه‌های تکنولوژیک جمعی را مورد بحث قرار می‌دهد، در حقیقت برایند و نتیجه رسانه‌ای شدن دین در رسانه‌ها می‌باشد. نویسنده در این فصل در تلاش است تا مجموعه‌ی آثار و پیامدهای رسانه‌ای شدن دین را در قالب سه نوشتار: الف) آثار مثبت، ب) آثار منفی ج) آثار پنهان به بحث بگیرد. که از جمله آثار مثبت رسانه‌ای شدن دین، می‌توان به «اجتماعی شدن» و «عمومی شدن فهم دین» اشاره نمود. در نوشتار دوم این فصل، به آثار منفی رسانه‌ای شدن دین در رسانه‌ها پرداخته شده که از جمله‌ی آن عصری شدن و سکولاریزه شدن دین است که در حوزه‌های فرهنگ و اجتماع، دین و مذهب، فرد و جمع، به تفصیل بررسی شده است. در نوشتار سوم فصل چهارم، آثار پنهان رسانه‌ای شدن دین مورد بحث قرار گرفته که دو موضوع مهم و حیاتی «خود اجتهادی در دین رسانه‌ای» و «خود مختاری در دین رسانه‌ای» در نسب به خودآگاه و ناخود آگاه فرد، نهادها و سازمانهای دینی، مرجعیت‌های دینی و مذهبی جامعه، مورد کنکاش علمی و نظری قرار گرفته است.

فصل پنجم و پایانی کتاب اختصاص یافته به دسته بندی و نتیجه گیری که نویسنده تلاش نموده کل نتایج بحث خود را در قالب سه نوشتار دسته بندی نماید. در نوشتار نخست فصل پنجم نتایج مباحث بنیادی ذاتگرایی، ابزارگرایی و نظریه تعامل‌گرا را در آن می‌بیند که دین رسانه‌ای، بر بنیاد ذاتگرایی و تعامل، شکل می‌گیرد. به این معنا که هر یک از پیام‌های رسانه‌ای و دینی اگر دارای ذات مستقل نباشند، نمی‌توانند با هم تعامل نمایند. تعامل و داد و ستد فرع بر دو ذات مستقل می‌باشند. در نوشتار دوم فصل آخر نتیجه گرفته که اصولن دین رسانه‌ای، حاصل کوچ دین از حوزه‌ی خصوصی به حوزه‌ی عمومی است. در نوشتار آخر فصل پنجم، عصری شدن، خصوصی شدن و فردی شدن را از ملزومات دین رسانه‌ای بر شمرده و نتیجه گرفته است که این مباحث، به گسترش فهم دینی، توسعه‌ی ارتباطات دینی و تقویت روندهای خود مختار دینی می‌انجامد.

مهم‌ترین ویژگی و امتیاز این کتاب در آن است که نویسنده از اشکال و نمودارهای علمی برای تبیین دیدگاه‌های خود بهره جسته است. این اشکال و نمودارها به گونه‌ای ساخته شده که ساختار و استخوان بندی مباحث اصلی را نشان می‌دهد و مقصود نویسنده را گویا و رسا به خواننده نشان می‌دهد. البته هیچ اثری بدون عیب و کاستی نیست خوانندگان محترم کاستی‌های کتاب را به دیده اغماض بگیرند و از نقد علمی و سازنده‌ی آن که به طور قطع، به کمال اثر خواهد انجامید، دریغ نورزند.

من الله التوفیق

رمضان ماه شکیبایی

سفره ی شکیبایی!

ماه مبارک رمضان، در این روزهای بلند و سوزان، بسیار دشوار مینماید. به راستی چرا انسان تا به این خودش را دچار مشکل و سختی بسازد؟ از خورد و آشامیدن در شرایطی که سخت بدان نیازمند است، خویش را محروم نماید.؟ حتماً حکمتی در این مناسک دینی هست که انسان مسلمان اینگونه ریاضت بکشد و خویشتن را در آزمون سخت و دشواری قرار دهد. برابر با احادیثی که از رسول گرامی اسلام نقل شده است، رمضان به معنای سوزاندن گناهان است. پس در این ماه مسلمانان، در سفره ی دعوت شده اند که گناهان خویش از تن بشویند و روح خود را تذکیه نمایند. این تذکیه ی روحی و شستشوی تن از گناهان، برای روزه داران، یک برایند نیک خواهد داشت و آن شکیبایی در اخلاق و رفتار روزه داران است که بعد از پایان روز و افطار روزه حاصل می شود. لذا این سفره ی الهی را علاوه بر برکت و رحمت، سفره شکیبایی نیز باید نامید که روزه داران را شکیباتر از قبل می سازد.

شگردهای رسانه ای بهاییت

مذهب رسانه‌ای بهاییت!

با توجه به سه دیدگاه کلی، درباره ذات و ماهیت فن‌آوری رسانه که درسه دیگاه کلی بیان می گردد، می‌توان دیدگاه تعاملی را بیشتر منطبق با شیوه ­های تبلیغی بهاییان که دراین مجال بدانها پرداخته خواهد شد، به شمار آورد. زیرا  به نظر بنده، رسانه اقتضائاتی دارد که بیشتر ابعاد نمادین دین را به نمایش میگذارد و از طرفی آیین بهائیت یک سری از تعالیمی را تحت عناوین تعالیم دینی به مخاطبانش القا میکند که آن تعالیم حالت نمادین دارد و در آن تعالیم عواطف زیبایی شناسانه و شعارهای مدرن و کلی از قبیل صلح جهانی، وحدت ادیان، همسان سازی فرهنگها و سلطه فرهنگ مدرن غرب وجود دارد. این تعامل بیشتر در راستای کمرنگ کردن ارزشهای بومی و پر رنگ کردن ارزشهای که جهانی سازان فرهنگ دنبال میکنند، هست. به عبارتی دیگر، جهانی شدن دین تاکید بر عناصر مشترک ادیان و تضعیف عناصر اختصاصی و ارزشهای بومی فرهنگهای مختلف اند تا از طریق کمرنگ کردن علایق دینی و مذهبی، آراء و دیدگاههای خود را به نام دین به خورد مردم بدهند.

 

ادامه نوشته

جرعه ای معرفت

یکی از مراسمهای عبادی و سیاسی مسلمانان حج است که هرساله در ماه ذیحجه قمری با حضور انبوه مسلمانان سراسر عالم در کعبه و بیت اللهالحرام برگزار میگردد. این عمل مقدس را  از زاویههای گوناگونی میتوان مورد مطالعه قرار داد. اما آنچه از اهمیت فوقالعاده برخوردار میباشد، نسبت آن با معرفت و آگاهی است که بدون درک اسرار حج، ممکن نیست. لذا حاجیان میباید به آن توجه مبذول بدارند. «حج» به عنوان یک تکلیف الهی، موهبت بزرگی برای نفس انسان است و نفس انسان با درک اسرار حج، میتواند مراحل کمال خود را طی نماید.

ادامه نوشته

رسانه و قدرت

 

تعامل قدرت و رسانه همواره برای آگاهان این حوزه معماهای زیادی خلق نموده است که بالاخره رسانه قدرت را کنترل می کند و یا این قدرت ها است که رسانه را کنترل می کند ؟ سوال که هیچگاه پاسخی دقیق و روشنی برای آن یافت نشده است. من هم تصویری انتخاب نمودم که از نظر من بر این معما افزوده باشد  تا دیده شود که شما ها چه فکر می کنید ؟

نقد گونه ای بر فیلم طالع نحس

نقدي برطالع نحس فيلمي از هاليوود

بدون شك رسانه اي سينما از تاثير گزارترين رسانه هاي ديداري ميباشد كه تاثيرات جادويي آن در زيبايي وجذابيت تصويري آن نهفته است بهمين دليل سينما مخاطبان جهاني انبوه دارد و در دنيا شركتها و موسسات فيلم سازي مهمي هستند كه روي فيلم وساختن سريالهاي اجتماعي واقتصادي سرمايه گزاري ميكنند. «هاليوود» از جمله اي اين شركتهاي جهاني وچند مليتي است كه در امريكا موقعيت دارد با اينكه «هاليوود» يك شركت است اما درآمد خالص پولي آن در سال، برابر درامد خالص ملي سه كشور آسيايي ميباشد كه نشاندهنده قدرت پولي واقتصادي آن است.


ادامه نوشته

از محضر مسافران تا منظر مخاطبان!

                               

 

                           احمدي رشاد در گفتگو با سايت جاغوري فرهنگ

 

 

آقاي احمدي رشاد  كار شناس ارتباطات و فرهنگ كه بتازگي از سفر داخل بازگشته اند ودر همايشي در مدرسه حجتيه شركت كرده بودند، سايت جاغوري فرهنگ با ايشان در مورد تاثيرات تكنولوژ‍ي جديد پيام بر فرهنگ عمومي، مصاحبه ي  داشته اند، كه بدليل تازگي كلام ايشان ونكاتي كه در مورد وضعيت فرهنگي داخل كشور، در اين گفتگو پوشش داده شده بود لازم ديده شد اين گفتگو را براي خوانندگان ابراز، نيز انعكاس بدهيم.

سايت جاغوري فرهنگ: جناب آقاي احمدي رشاد ورود تكنولو‍‍ژي ار تباطات جمعي، در يك جامعه سنتي چه پيامدي داشته ونحوه اي تعامل مردم با آن را بيان بفرماييد؟

احمدي رشاد: بسم الله الرحمن الرحيم وبه نستعين.قبل از پاسخ به اين پرسش، ناگزيرم به دو نكته اشاره اي داشته باشم. نكته نخست عبارت است از

 1-  تغيير گفتمانهاي اجتماعي؛ در جامعه امروز ما گفتمان حاكم وموجود اجتماعي، با گفتمان حاكم در گذشته تفاوت چشمگير پيدا نموده تا آنجا كه برخي مسايل كه در سابق، ارزش ومعيار سنجش رفتارها ورويه هاي اجتماعي محسوب ميگرديد؛ امروزه كارآيي، كارامدي ومقبوليت اجتماعي خود را از كف اده اند. مثلا زماني در ايران ، گفتمان رايج"دفاع از مستضعفان وپا برهنگان " بود ودر زمان آقاي خاتمي ، گفتمان ديگري پديدار گرديد بنام "جامعه مدني" و"مردم سالاري ديني" اما امروزه در جامعه ايراني، از اين گفتمانها خبري نيست وگفتمانهاي ديگري جايگزين آن گرديده است. در افغانستان امروز، نيز؛ گفتمان هاي سابق تغيير كرده وگفتمان موجود وحاكم" دمكراسي وآزادي" كه بامحوريت علم خواهي وآگاهي طلبي مردم همراه گرديده است وبنظر من اين روند مطلوب وقابل قدر است.

 

ادامه نوشته

سخني باشاعران معاصر كشورم

 

 

                                          هویدای عزیزسلام !

 

دنیای سایبر، فضای مناسب نقد وگفتگو میباشد. نقدهای عالمانه وفارغ از غرض ورزیهای جانبی، می تواند در گشایش افقهای علمی، ادبی وهنری جدید موثر واقع شود. از سوی دیگر، شیفتگیهای افسونگرانه، که موجب تابو شدن شعر میگردد، را جهت عقلانی وعلمی ببخشد.

شعر میراث عظیم وماندگار بشری است . به رفتارهای قیم مابانه وغیر عالمانه نیاز ندارد آنگونه که برخی دوستان وشیفتگان شعر وشاعری به دفاع ازجریان شعر، بر می خیزند ؛ تصور فرزند خواندگی شعر را در ذهن می آفریند؛ انگار جریان شعر زاده وپرورش یافته دست مبارک آنان است.

ادامه نوشته

از اسمان شهر تا شهر آسمان!

   گزارش تخیلی از آسمان شهر تا شهرآسمان!

 

 روز پنج شنبه ساعت پنج عصر بود که من وعلی تصمیم گرفتیم گزارشی از شهر "علی اباد" تهیه کنیم. اخرشنیده بودیم  که علی اباد شهر است. اما ندیده بودیم! رفتیم تا بلیط سفررا تهیه کنیم لکن؛ نمی دانستیم برای کجا ؟

زیرا همه شنیده بودند "علی اباد" شهر است اما ندیده بودند! به هر صورت، به بلیط فروشی نزدیکترین ترمینال شهر،مراجعه کردیم وقتی از بلیط فروش، جویاشدیم؛خنده ی معناداری کرد وباتعجب گفت: شما هم شنیده ایدعلی اباد شهراست وهیچ نگفت !! بعد ازآن، ازهرکس جویای بلیط می شدیم سرتکان می دادند وباچشمان درشتشا ن، زل زل نگاه می کردند وبس! تر مینال را بدون بلیط رها ساختیم وبه منزل بازگشتیم.

اما؛ من ودوستم، تصمیم خود را گرفته بودیم؛ باید دراین سفر می رفتیم حتا بدون وسیله!! این گزارش مخاطبان خاص خود را داشت. آخرازشما چه پنهان،! همه شنیده بودند علی اباد شهراست اما ندیده بودندکه ....؟ 

 بالاخره درساعت پنج صبح روز 5/5/1385 من وعلی با موتور گازی بسمت شهرعلی اباد، حرکت کردیم . جاده ی علی آباد از اسما ن شهرتا شهراسمان امتداد یافته بود. اطراف ان، بادرختان سرسبز وگلهای نرگس ، یاس ویاسمن پوشید ه بود و فضای عطرآگینی را به وجود آورده بود.

 سفرازآسمان شهرما، تا شهرآسمانی علی ابا د، درنظر، راه طولانی و دورودرازی بود.اما با یک چشم به هم زد ن من و علی، به دروازه ی شهرعلی اباد، رسیدیم. تابلوی بزرگی خوش امد گویی به شهر را نمایش می داد ومن وعلی، ازخوشحالی درپوست خود، نمی گنجیدیم زیرا؛ شا ید برای اولین با ر، ما دیده بود یم که علی اباد شهراست!.

ادامه نوشته

یخچال مادرجان شکوه وانگاره مفتخواری!

پدیده ی  مهاجرت جدا ازگوناگونی عوامل  دخیل درآن، یک پدیده ی بین المللی میباشد، که تمامی کشورهای جهان، باآن درگیرند، تا حالا کنوانسیونهای مختلفی میان کشورها در سازمان ملل،درباره ی مهاجرت به تصویب رسیده که جمهوری اسلامی،هم،انان را امضا نموده است.

مهاجران افغانی نیز درچارچوب همین قوانین، سالهاست که درایران زندگی میکنند، چنانچه خیلی ازایرانیها در کشورهای دیگرجهان، زندگی مینمایند.

 برنامه طنز چارخونه را که ازشبکه سه جمهوری اسلامی ایران، پخش میشود، تقریبا همه دیده اند ویا داستان آنرا شنیده اند،این برنا مه، بدلیل قابلیتهای سرگرمی وطنزش، توانسته ذهنیت جوانان زیادی را مشغول خود سازد وادبیات آن، درگفتگو های متعارف مردم، رسوخ نموده و وردهای طنز آمیززبان گروههای مختلفی ازجوانان ونوجوانان را تشکیل بدهد.

در طنز چارخونه بگونه ی طنزآمیز، زندگی مهاجران افغان، درایران وآمیختگی آن، بازندگی ایرانیان، بعنوان پدیده ای اجتماعی درکنار سایر مسایل اجتماع، به تصویر کشیده شده است؛ گرچند این برنامه بدلیل توجه به این پدیده وبه تصویر کشاندن برخی واقعیتها، کاری شجاعانه ازخود بروزداده وگوشه های محدودی ازتعامل افغانیان وایرانیان را نشان داده است اما میتوانست نگاه واقع بینانه تری را به این پدیده به تصویر کشاند.

طنز چارخونه دیدگاههای انتقادی زیادی را درمحافل فکری وهنری ایرانیان وافغانیان، موجب گردیده، برخی نوعی ادبیات  وبرخی دیگر رفتار شخصیتهای اصلی داستان رابه باد انتقاد گرفته اند اما این قلم، از زاویه دیگر، به این برنامه طنز درصدا وسیما،پرداخته وداستان "یخچال مادرجان شکوه" را به خوانش انتقادی گرفته است، امید که فقط بعنوان یک دیدگاه انتقادی به آن نگریسته شود.

ادامه نوشته

عید سعید فطر بر همگان مبارک

          

          ماه مبارک رمضان گذشت!

 

باقدری تامل روشن میشودکه درحقیقت روزه نگذشته زیرادرسال اینده ما دوباره درملاقات ان ایام مبارک، خواهیم رفت.ولی انچه گذشته وقابل بازگشت نیست عمر ما وشماست، گذشتن ان گذشتی است که برگشت،دران،نیست انچه دران برگشت است گذشتش،موقتی است.

بنابراین باید ازخود سوال کرد که درماه مبارک، چه تحولی را درخود ایجاد کرده ایم وتا چه اندازه توانسته ایم از اثار اجتماعی روزه بهره ببریم؟ ایا درفکر فقرا،انانکه بدلیل نداشتن "قوت لایموت"همواره در روزه دایمند، بوده ایم؟

دریک دسته بندی کلان، جوامع انسانی متشکل از جماعت دارا ونادار است،گروه ناداران درکشورهای جهان سوم،یاهمان جهان بازمانده اکثریت جامعه را شکل،میدهند ودرکشور به خون غنوده ما که سالها جنگ راتجربه کرده اند،گروه ناداران اکثریت قریب به اتفاق رابوجود میاورند، لذااهمیت اثار اجتماعی روزه، ارزش مضاعف، پیدا میکند.

یکی ازفلسفه های اساسی وبنیادی وجوب روزه دراموزه های اسلامی،لمس ودرک گرسنگی وطعم تلخ ناداری،توسط گروه متمول وسرمایه دار وجماعت برخوردار،درجامعه اسلامی میباشد تابرخورداران جامعه به کمک ناداران،بشتابند ودست نوازش، برسر یتیمان بکشند بی بضاعتان باکم بضاعتان ومتمولان دریک سفره درکنارهم،بنشینند وبدینطریق فاصله اجتماعی،کم وکمترشده روحیه جمعی،اعتماد متقابل اجتماعی،ایثار وفداکاری انسانی شکل برجسته وعینی تر،پیدا خواهد کرد.

روزه گرفتن بمعنی صرف دهن بستن ونخوردن اب و غذا،نه ارزش عبادی دارد ونه اهمیت اجتماعی وانسانی،روزه واقعی انست که تغییر وتحول درونی درانسان ایجاد شود حاکم بجایی محکوم،غنی درجای فقیر خود را احساس کند وطعم گرسنگی را به شکل عینی، لمس کند.